عید سعید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام
میدهد کعبه نشانـی قـبلۀ دیگر علیست سجده کن پروردگاری را که مایل بر علیست در حیاطِ صحنِ او خورده است خِضر آبِ حیات سُرمه کن خاکِ نجف را چشمۀ کوثر علیست نـقـطۀ آغازِ بســم الله حـرفِ آخــر است آمده قرآن بگــوید اول و آخــر علیست نیست نامش در نماز امّا اگر دقّـت کنیم بعدِ الله آنکه نامش میشود اکبر علیست فرق بسیار است بینِ یارِ جبـر و اختیار خوب میداند حَرا همراهِ پیغمبر علیست سنگ گر محکم بکوبد کُفر باکی نیست چون سنگ روی سنگ این آیینه را سنگر علیست ختم خواهد شد به ده خط معجزاتِ انبیاء آنکه نامش هم نمیگنجد به صد دفتر علیست دست روی دست بسیار است امّا در غدیر آنکه دستش رفت روی دستِ پیغمبر علیست آیت اللهی که خلق الله را از روی لطف در رکوعِ خویش میبخشید انگشتر علیست شمعِ سوزانی که فکرِ شمعِ بیت المال بود محشری که ترس دارد در دل از محشر علیست کهنه پوشی که غلامِ تازهاش پوشیده است جامهای از جامۀ مولای خود بهتر علیست مــرد نشناســان مُریدِ مالکِ اشـتر شدند غافل از آنکه مُرادِ مالکِ اشتر علیست خـاکِ پــای دُلـدل ش هم نیســتم امّـا دِلم شورِ شیرینی که دارد تا ابد در سر علیست خَم نخواهم شد به غیر از سجده بر ایوان طلا میپرستم آن خدایی را که سرتاسر علیست |